پیامک؛ بایدها و نبایدها
یکی از رسانه های نوپیدا در عصر حاضر، تلفنهای همراه است که دارای کارآییهای متنوع ارتباطی به ویژه کاربرد پیامرسانی و پیامگیری است که معمولاً با عنوان اس. ام. اس. یا پیامک از آن یاد میشود. این رسانه دارای ویژگی فراوان است؛ مانند؛
1. سرعت نسبی کارآیی آن؛
2. دسترسی دائم به آن؛
3. فراگیری مخاطبان در میان تمام اقشار و لایههای اجتماعی؛
4. خصوصی و غیر دولتی بودن؛
5. فردی بودن (عمومی نبودن)؛
6. ماندگاری پیامها.
افزون بر اینها، زبان پیام ها از لحاظ ادبی شایان تأمل و توجه است؛ مانند ایجاز و اختصار، استفاده از زبان محاوره، و به کارگیری خلاقیت در نوشتن پیامها که گاه با انواع استعارهها، تشبیهات و کنایهها عجین است و گاه در قالب شعر، طنز و لطیفه میآید.
از این مقدمه میتوان نتیجه گرفت که پیامک به عنوان وسیله ارتباطی مدرن و نوظهور میتواند به خوبی در نقش رسانهای تأثیرگذار ظاهر شود و با کارکردهای مهم همچون ایجاد ارتباط انسانی، پیامرسانی، سرعت عمل در اطلاع رسانی به موقع، سریع و تأثیرگذار در تمام زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... از آن استفاده کرد و همه این موارد در گرو نوع نگاه و شیوه هدایتی متولیان امور به این پدیده اجتماعی است.
اما عکس این کارکردها را هم میتوان در نظر گرفت، به این گونه که از پیامکها در جهت مردمآزاری، هتک حرمت شخصیتهای حقیقی و حقوقی، ایجاد فضای تنش و تشویش اذهان عمومی، تضعیف باورهای دینی و ملی مردم و از همه مهمتر، نقض حریم خصوصی شهروندان استفاده کرد. متأسفانه امروزه دریافت پیامهای کوتاه غیراخلاقی از طریق تلفن همراه تقریباً به یک امر عادی مبدل شده و گویا دستهایی در کار است تا شکستن حریمهای عرفی و اخلاقی جامعه را به وسیله پیامک در کشورمان نهادینه کند! و البته در سایه نبود قوانین بازدارنده، این امر به شیوه ای لجام گسیخته در حال گسترش است. از این رو، میتوان ادعا کرد پیامک در ایران از کارکرد اصلی خود که انتقال پیام شخصی و خصوصی است، خارج شده و کارکردی ثانوی، و چه بسا بیشتر از کارکرد نخست، پیدا کرده است.
آنچه مهم جلوه میکند و نوشتار حاضر پیگیر آن است، این است که ارسال پیامک، فعل اختیاری است. از این رو، مانند دیگر افعال انسان میتواند به عنوان موضوع احکام فقهی و اخلاقی قرار گیرد و بررسی شود و حکم وجوب یا حرمت و مانند آن را بر آن مترتب ساخت و یا بر شایسته و ناشایست بودن آنها حکم کرد که این مباحث را به اختصار در این نوشتار در قالب بایدها و نبایدها مطرح خواهیم کرد. مراد از بایدها، وجوب و استحباب و هر امر بایسته و شایسته و مراد از نبایدها، امور ممنوع و ناشایست است. به بیانی دیگر، ما به کاربردهای مشروع و نامشروع پیامک و دیدگاه فقهی و اخلاقی می پردازیم.
بایدها و شایستهها
1. صله رحم
زندگی در عصری که عصر مدرنیسم و صنعت نام گرفته و دوران گذار خود را طی میکند و زندگی در کلان شهرهای امروزی که حتی آمد و شد در آن با سهولت ممکن نیست، لوازمی دارد که یکی از آنها قربانی شدن روابط انسانی، به ویژه دید و بازدید و صلح رحم است. افزون بر مشکل بودن ارتباط چهره به چهره به سبب دوری بستگان، مشکلات دیگری مانند ناسازگاری برخی از بستگان، صله رحم را تهدید میکند و چه بسا افراد خانواده سالها با هم قطع ارتباط کنند و همچون بیگانه تنها خاطرهای از هم داشته باشند. یکی از کاربردهای شایسته و بایسته برای کاهش این آسیب اجتماعی، استفاده از پیامک برای صله رحم است که با بهرهگیری از این رسانه میتوان به این وظیفه شرعی عمل کرد؛ هر چند با ارسال «سلام» باشد؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«صلوا أرحامک و لو بسلامٍ)؛ (1) صله رحم کنید اگرچه با یک سلام باشد».
در اینجا مناسب است که استفتائی درباره صله رحم را نیز نقل کنیم:
پرسش: برادری دارم که اعتقادی به احکام شرعی ندارد و به خیلی از علما توهین میکند و از نظر مالی نیز مقید به نحوه تحصیل درآمد نیست. آیا اجازه دارم رابطهام را با او قطع کنم؟ چون ادامه ارتباط برای فرزندانم به علت استفاده وی از ماهواره و دیگر منکرات، خطرناک است؟
پاسخ: قطع رحم حرام است، ولی صله رحم منحصر در دید و بازدید نیست، بلکه از راههای دیگر (مانند تلفن، نامه و امثال آن) نیز محقق می شود.(2)
با توجه به پاسخ مقام معظم رهبری، میتوان نتیجه گرفت که اگر گاهی صله رحم حضوری، پیامدهای منفی داشت، میتوان با وسایل ارتباطی دیگر از جمله ارسال پیامک، هم صله رحم کرد و هم دچار عواقب منفی آن نشد.
2. شوخی و لطیفههای مشروع
یکی از شایعترین استفادههای پیامکها، ارسال و دریافت طنزها و لطیفهها در موضوعهای گوناگون است. طنز، شوخی و لطیفه نقش مهمی در التیام بخشیدن به خستگی اعصاب و روان، به ویژه در خلال امور روزمره دارد و پیامهای کوتاه نیز به سبب فراهم ساختن زنگ تفریحی کوتاه در خلال کار روزانه، طرفداران فراوانی دارند. شوخی و مزاح، امری مباح و جایز و حتی گاهی اوقات لازم است و معصومان(ع) نه تنها اصل آن را نهی نکردهاند بلکه خود نیز به مزاح کردن با مردم میپرداختند و مردم را هم به آن سفارش میکردند.
نقل شده است: مردی اعرابی به دیدن رسول خدا(ص) میآمد و برایش هدیه میآورد و همانجا به عنوان شوخی میگفت: پول هدیه ما را مرحمت کن. رسول خدا(ص) هم میخندید. آن حضرت وقتی اندوهناک می شد، میفرمود: اعرابی چه شد؟ کاش میآمد!(3)
یکی از یاران امام صادق(ع) میگوید: آن حضرت به من فرمود: شوخی کردنتان با یکدیگر چطور است؟ عرض کردم: خیلی کم است. فرمود: چرا با هم شوخی نمیکنید؟ شوخی، از خوشاخلاقی است و تو با شوخی میتوانی در برادر مسلمانت مسرّتی ایجاد کنی. رسول خدا(ص) همواره با اشخاص شوخی میکرد و میخواست بدین وسیله آنان را مسرور سازد.(4)
اما آنچه مهم است، روش و چگونگی شوخی و مزاح است که دین مبین اسلام چگونگی و شیوه های آن را بیان کرده است؛ مانند آنکه نباید شوخی همراه دروغ، ناسزا گفتن، مسخره کردن دیگران، تحقیر و بیارج کردن مردم و ارزشها و ... باشد. از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: هیچ مؤمنی نیست، مگر اینکه از شوخی بهرهای دارد. رسولالله(ص) هم با اشخاص شوخی میکرد، ولی در شوخیهایش جز حق نمیگفت و(5)
راوی میگوید: از امام باقر(ع) شنیدم که میفرمود: خداوند عزوجل شوخی کردنِ عاری از فحش و گفتار بد را میان مردم دوست دارد.(6)
3. بیاعتنایی به پیامکهای نامشروع
محتوای بسیاری از پیامکهایی که میان مردم رد و بدل میشود، طنزهای بیهوده، بیمعنی و یا کم معنی است که از هرگونه اثر خوب بر روی روان گیرندگان پیام به دور است و به گونهای مصداق هرزهگویی و لغو به شمار میرود و همانگونه که نوشتن و ارسال آنها عاری از هر گونه فایده عقلانی است، خواندن آن نیز چنین است. گاه برخی از آن پیامکها دارای مضمون غیراخلاقی و نامشروع است و به گونهای با آبروی مردم ارتباط دارد و یا ارزشهای دینی را نشانه رفته است. در این موارد، وظیفه هر مسلمان و مؤمنی است که شیوه بندگان خداوند را در پیش بگیرد و در برابر اینگونه پیامها در درجه اول، بیاعتنا باشد و در درجه دوم، از ارسال آن به دیگران پرهیز کند. قرآن کریم میفرماید:
(و إذا مرُّوا باللّغو و مرّوا کراماً).(7) کلمه «لَغْو» به معنای هر عمل و گفتاری است که مورد اعتنا نباشد، و هیچ فایده ی عقلانی هم نداشته باشد و گفتهاند که شامل همه گناهان میشود. و مراد از «مرو به لغو» گذر کردن به اهل لغو است که سرگرم لغو باشند.
پس معنای آیه این است که بندگان رحمان چون به اهل لغو میگذرند و آنان را سرگرم لغو میبینند، از ایشان روی میگردانند. آنان خود را پاکتر و منزهتر از آن میدانند که در جمع ایشان در آیند و با ایشان اختلاط و همنشینی کنند. آنها در زندگی همیشه هدف معقول و مفید و سازنده ای را تعقیب میکنند و از بیهودهگرایان و بیهودهکاران متنفرند و اگر اینگونه کارها در مسیر زندگی آنان قرار گیرد، چنان از کنار آن میگذرند که بیاعتنایی آنها خود دلیل عدم رضای باطنیشان به این اعمال است و آنچنان بزرگوارند که هرگز محیطهای آلوده در آنان اثر نمیگذارد و رنگ نمیپذیرند.(8)
از سویی، محتوای بسیاری از پیامکها افشای عیبها و اسراری که شخص دوست ندارد آنها افشا شود. در این گونه موارد بر هر مسلمانی لازم است که با نفرستادن چنین پیامکهایی، آن عیوب را بپوشاند و خود را مشمول عنایات ویژه پروردگار قرار دهد. امام صادق(ع) میفرماید:
«من ستر علی مؤمن عورة یخافها ستر الله علیه سبعین عوره من عورات الدنیا و الآخره؛ (9) هر کس عیب مؤمنی را که از افشای آن میترسد، بپوشاند، خداوند هفتاد عیب از عیبهای دنیایی و آخرتی او را می پوشاند».
مردی خدمت امام موسی بن جعفر(ع) آمد و عرض کرد: فدایت شوم! از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم. از خودش پرسیدم، انکار کرد؛ در حالی که جمعی از افراد موثق این مطلب را از او نقل کردهاند. امام فرمود:
«کذب سمعک و بصرک عن أخیک و إن شهد عندک خمسون قسامة و قال لک قول فصدقة و کذبهم، و لا تذیعن علیه شیئاً تشینه به و تهدم به مروته، فتکون من الذین قال الله عزوجل: (إِنَّ الّذین یحبّون أنْ تشیع الفاحشهُ فی الّذینَ آمنوا لهم عذابٌ ألیمٌ فی الدنیا و الآخرة)؛ گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن، حتی اگر پنجاه نفر سوگند خورند که او کاری کرده و او بگوید نکردهام، از او بپذیر و از آنها نپذیر. هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان میبرد، در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود؛ چرا که خداوند درباره آنها فرموده: «کسانی که دوست میدارند زشتیها در میان مؤمنان پخش شود، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند».(10)
4. اطلاعرسانی
یکی از کارکردهای بسیار مهم و اصلی رسانه، جنبه اطلاعرسانی آن است. بنابراین هر ارتباطی که در آن اطلاعات رد و بدل نشود، از جذابیت کافی بی بهره خواهد بود. یکی از اساسیترین کارکردهای پیامک نیز اطلاعرسانی است و از این راه میتوان مطالب مختلفی با موضوعهای گوناگون در اختیار مخاطبان قرار داد.
در برخی رخدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، پیامک میتواند نقش اطلاعرسانی خود را به بهترین شکل و با کمترین هزینه و کوتاهترین زمان ایفا کند؛ از جمله در موارد زیر:
الف) یادآوری مناسبتهای مذهبی
برخی مناسبتهای مذهبی، زمان تحقق سنتهای الهی است که مصداق ایّامالله میباشند. با توجه به جایگاه ویژه ایامالله در فرهنگ مسلمانان، به ویژه شیعیان، پیامک فرصتی است که به کمک آن میتوان با تبریک گفتن ایام الهی همچون بعثت، غدیر، قربان و فطر، این روزها را به مخاطبان یادآور شد و آنها را از روزهای خوب خدا باخبر ساخت؛ همانگونه که در قرآن کریم آمده است:
(و ذکّرهم باَیّامِ الله)؛ (11) «و ایّامالله را با یادشان بیاور».
ب) یادآوری مناسبتهای ملی
در تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی، روزهای سرنوشت سازی همانند 22 بهمن، با نام ایام الله رقم خورده است که مخاطبان میتوانند برای پاسداشت و زنده کردن خاطره این روزهای مبارک و حساس، پیامک دریافت یا ارسال کنند.
5. پندهای اخلاقی
یکی از کارکردهای پیامک، پند و اندرز است. میتوان حتی در کوتاهترین پیام، نکتهای اخلاقی گنجاند و از این طریق، یکدیگر را در بهسازی زندگی مادی و معنوی یاری رساند. فراموش نکنیم که حتی یک جمله بسیار کوتاه میتواند راه زندگی دیگران را تغییر دهد و بهترین سرنوشتها را برای آنان رقم بزند.
پیامکها میتوانند نمونه آشکار این سخن مولای متقیان علی(ع) باشد میفرماید:
«أبلغ البلاغه ما سهل فی الصواب مجازه و حسن إیجازه؛ (12) رساترین سخن آن است که گذر کردن آن در معنای درست، اسان و کوتاه درآوردن آن، نیکو باشد».
پیامک به دلیل ویژگیها و ساختار طبیعیاش، بستر مناسبی برای تمرین «کمگویی و گزیدهگویی» است که اهل بیت(ع) و همه بزرگان نیز بدان سفارش میکنند.
6. آموزش علمی- کاربردی از راه دور
با روی کار آمدن سرویس پیامک، به همت مراکز علمی، پژوهشی حوزه و دانشگاه، امکان تبادل مطالب علمی- کاربردی و آموزشی از راه دور، برای کاربران فراهم شده است. این روند، افزون بر جلوگیری از هزینه های سرسامآور و اتلاف وقت مخاطبان، تأثیر به سزایی در افزایش توان علمی مخاطبان در موضوعهای گوناگون دارد.
پی نوشت ها :
1. الدعوات، قطبالدین راوندی، ص 127؛ بحارالأنوار، ج71، ص104.
2. استفتا از مقام معظم رهبری، به نقل از سایت دفتر مقام معظم رهبری.
3. اصول کافی، ج2، ص 663، ح1.
4. وسائل الشیعه، ج12، ص 113.
5. مکارم الاخلاق، ص 21؛ مستدرک الوسائل، ج2، ص 76، ح3.
6. وسائل الشیعه، ج12، ص 113
7. فرقان/72.
8. المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج15، ص 338؛ تفسیر نمونه، ج15، ص 165.
9. مستدرک سفینه البحار، شیخ علی نمازی، ج4، ص 461.
10. نور/19؛ تفسیر نورالثقلین، ج2، ص 582.
11. ابراهیم/5.
12. غررالحکم، ح3307.